قبل تر ها خيلي چيزها رو توي خواب مي ديدم كه بعد مدتي به واقعيت تبديل مي شد. اون خوابها بعضي هاشون درباره ي مواردي بود كه لازم داشتم بدونم و اغلبشون هم سركشي روح من به جاهايي كه نمي دونستم . جديدا خوابهام درباره ي مواردي كه لازم دارم بدونم، پُر ارتعاش تر شدند . مثل خواب دم صبح امروزم كه يه خانم جواني كه نمي شناختم فقط يه جمله در آستانه ي در بهم گفت: " كلماتمون ما رو مي كُشند . " و الان كه خوب به اطرافم نگاه مي كنم دارم مي بينم كه در زندگي هاي خيلي منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مشاوره و اجرای علائم ایمنی آتش نشانی گرمایش برودت پارس saburan وبلاگ رسمی سجاد رفیعی مطالب جذاب و خواندنی , مطالب جالب و دیدنی , نقاشی و طرح های هنری زیبا اس ام اس ها